Poor is the man whose pleasure depends on the permission of another
شاید لازم باشه یه مقدار مثل من فکرتون خراب باشه تا بتونین حدس بزنین اونی که اینو کشیده به چی فکر میکرده؛ از اون بدتر اونی که دستور داده اینو بکشن چی فکر میکرده؟! حالا اگر خیلی تو مسائل ذهنی سکشوالیته خبره نیستین، از اونجا که بنده حقیر چند سالی با برادرای همواره مذاب در ولایت و متصلب در عضو اصلیشون، همخدمتی بودم، سعی میکنم براتون توضیح بدم (عکس رو از وبلاگ عصیان برداشتم):
تو این اولی از چند عنصر مهم استفاده شده تا دخترای مسلمون حسابی ارشاد بشن:
1- زن بدجنس: این نقاش اسلامی تصورش اینه که هر کسی تاپ بپوشه به محضی که فرصت گیر بیاره خر نزدیکترین نفر رو میگیره و پرتش میکنه تو اتاقی جایی و بعد هم که حتما دیم دام دارام دام! ضمنا کسایی که تاپ میپوشن خیلی هم گنده و پرزور هستن. چشماشون داره از حدقه میزنه بیرون و با بیرحمی سعی میکنن آدمای بیگناه رو به کام اکسپارتی بکشن.
دم در هم یه حوله آویزونه که اینو دیگه یه خبرهتر از من باید بیاد بگه به چه دردی میخوره.
2- محیط اکسپارتی: اکسپارتی جاییه که خیلی بده و آدما توش رو به روی هم بالا و پایین میپرن. این کار رو فقط کفار و اوباش انجام میدن و بهش میگن رقص. منتها مشکل این جاست که اکسپارتی این روزا خیلی زیاد شده و شما ممکنه همین طور که دارین مسیر هر روزهتون رو به سمت به دانشگاه یا سر کار یا خرید یا مسجد و مصلی (منظورم نمایشگاه کتابه) طی میکنین، یهو یکی از همون زنهای بدجنس بیاد و یقهتون کنه.
3- جمله اخلاقی: «اگر دوست داری رسوا بشی برو اکسپارتی و همرنگ دیگران بشو تا پروسهاش شروع بشه.» البته این همرنگی «شوم» هم هست. چون عکست میره توی موبایل و کامپیوتر خونه برادرای بسیج... تو که یه وقت دوست نداری بشی موجب غسل برادرای حساس بسیجیت؟
بعد از تحلیل تصویر، باید تاثیر اون رو روی جامعه دید. تا اونجا که از تحقیقات میدانی نتیجهگیری کردم، عکسالعملها رو میشه این طور دستهبندی کرد:
1- واکنش پسر معمولی: یه دو سه دقیقه میخنده و بسته به گستردگی دایره واژگانش چیزی مترادف "...خول" یا "شاسکول" نثار نقاش میکنه.
2- پسر غیرمعمولی: حسابی به فکر فرو میره و از اینکه تا حالا اکسپارتی ندیده به حال خودش افسوس میخوره.
3- پسر استثنایی: چشماشو میگیره که نکنه یه وقت اون زن گندهه از تو نقاشی بیاد بیرون و شب بره تو خوابش و باعث بشه که یهو بزنه به جدول... از وقتی مبارزه با بدحجابی شروع شده، روزی سه بار باید غسل کنه طفلی.
4- دخترا: از اونجا که دختر نیستم نمیتونم دستهبندی مشخصی بدم، ولی هر کیو دیدم محل سگ هم نذاشت. یکیشون هم از بس من خندیدم اعصابش خورد شد.
2 comments:
به نظرم این تصاویر و این قلم در این کارتونها خیلی آشناست؟! اصلا دلم نمی خواد کسی رو متهم کنم ولی ممکته به خاطر پول یه هنرمند بیاد خودشو و کارشو بفروشه. نه؟ وااسفاها اگر چنین باشد
از ماست که بر ماست. وقتی که من میشینم تو تاکسی و از پارتی رفتن و این جور چیزا بد میگن و من دفاع نمیکنم معلومه که یارو پول مزدوری میگیره و هر مزخرفی رو انجام میده
Post a Comment